شاید در نگاه اول غیرواقعی و مسخره به نظر برسد اما بخشی از هزینه
تسلیحاتی ارتش اسرائیل برای تجاوز به سرزمین فلسطین را ایرانیان تقبل
میکنند! بله؛ با خرید کالا از شرکتهایی که کمکهای مالی منظم و گستردهای
به دولت اسرائیل دارند، ما نیز زمینهساز فعالیتهای نامشروع رژیم
صهیونیستی میشویم.
به گزارش رجانیوز، هر سال در آستانه روز قدس بحث فعالیت شرکتهایی که در ایران حضور دارند و فعالیت میکنند و رابطه مستقیمی هم با دولت صهیونیستی دارند، داغ میشود اما هیچوقت به طور شفاف و دقیق برای مردم مشخص نشده است که آیا این شرکتها واقعا بخشی از درآمد خود را به اسرائیل میدهند یا خیر؟ نستله، پپسی، اینتل، کوکاکولا و... از جمله برندهای تجاری هستند که بازار بسیار خوبی در ایران دارند اما گفته میشود باید جلوی فعالیت آنها در ایران گرفته شود؛ چرا که خرید کالاهای این شرکتها به منزله سهیم شدن در ریختن خون فلسطینیان است.
آیا باید محصولات صهیونیستی را تحریم کنیم؟ چرا؟
سایت «اورشلیمِ ما» همراه برخی گروهها و سایتهای یهودی صهیونیست در سال ۲۰۱۱ این خبر را خطاب به تمام دوستان اسرائیل منتشر کرده است: «این شرکتهای طرفدار اسرائیل هستند. ما باید از آنها حمایت کنیم. لطفاً از این شرکتها حمایت کنید فقط به این دلیل که آنها از اسرائیل حمایت (مالی) میکنند.»
سایت اورشلیم در خواست میکند: «لطفاً این لیست مهم را برای هر کس که فکر میکنید لیاقت دارند ارسال کنید»؛ و میافزاید این شرکتها از اسرائیل حمایت مالی دارند و ممکن است در لیست بایکوت کشورهای عربی یافت شوند. در ادامه هم نام هجده شرکت حمایت کننده کلان مالی را به عنوان لیست اول ارائه میدهد.
خوب است نگاهی در این لیست بیندازیم و اسامی آشنا را بیابیم که چگونه مورد تقدیر صهیونیستها قرار گرفتهاند. برای نمونه، سطح و سابقه حمایت مالی و سرمایه گذاری کوکاکولا (Coca-Cola) و پپسی (PEPSI) را در شماره ۶ لیست ببینیم و تقدیر ویژه از کوکاکولا در سال ۱۹۹۷ را بخاطر ۳۰ سال پافشاری بر حمایت مالی از اسرائیل بخوانیم.
یا حمایت کلان شرکت نستله (Nestle) از اسرائیل را در شماره ۱۰ لیست بخوانیم؛، تا آنجا که در ۱۹۹۸ نماینده این شرکت جایزه جوبلی اسرائیل (Jubilee Award) را از دستان با کفایت نتانیاهو نخست وزیر وقت دریافت نمود_ اینجایزه بالاترین سطح ستایش اسرائیل از حامیان خود تاکنون بوده است_؛ و تازه پس از آن بود که میلیونها دلار سرمایه گذاری مضاعف نستله در اسرائیل برای تأسیس مراکز تحقیقاتی انجام گرفت.
خوب است خدمات ارزنده و عجیب شرکت IBM را در شماره ۱۲ بخوانیم که یک سال پس از اعلام موجودیت اسرائیل، در ۱۹۴۹ آغاز به کار کرد و اولین شرکت بزرگ آمریکایی بود که سرمایه گذاری در اسرائیل را شروع کرد. این، یکی از سه شرکت آمریکایی است که در سال ۲۰۰۱ در مراسم ویژهای توسط آریل شارون تقدیر شد و پاداشهایی همچون Ambassador» s Award را بواسطه حمایت مالی و انتقال تکنولوژی به اسرائیل دریافت نمود.
جالب است سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری شرکت Nokia در اسرائیل را در شماره ۱۵ لیست بخوانیم و از پروژههای سر شاخههای نوکیا برای اسرائیل کسب اطلاع نماییم.
یا حمایتها و همکاریهای ویژه شرکت والت دیسنی (Walt Disney)، کاترپیلار (CATERPILLAR) و تیمبرلند (TIMBERLAND) را بخوانیم.
نظر رهبر انقلاب درباره خرید کالاهای اسرائیلی
چند سال پیش،استفتایی با این مضمون از حضرت آیتالله خامنهای صورت گرفت:
با سلام خدمت حضرت آیت الله خامنهای، ولی امر مسلمین جهان. یک شرکت، نهاد یا موسسهٔ خارجی یا داخلی (در جمهوری اسلامی ایران یا خارج)، از یکی از راههای زیر، از دشمنان امت اسلامی پشتیبانی میکند:
• بخشی از سود آن در اختیار رژیم اشغالگر قدس یا نهادهایی گذاشته میشود که مستقیماً با اسلام
و جوامع اسلامی مبارزه میکنند (بدین صورت که کالاهایی مانند کوکا کولا و
پپسی که در ایران هم تولید میشود، عصارهٔ این نوشابهها انحصارا در دست
کومپانی اصلی صهیونیستی است که ایرانیها از انها مخرند)؛
• مدیران شرکت، پشتیبانی خود را از رژیم اشغالگر قدس یا نهادهایی که مستقیماً با اسلام و جوامع
اسلامی مبارزه میکنند، اعلام کردهاند؛
• دارایی، سود فروش یا اعتبار شرکت در راه گسترش اسلامستیزی و اسلامگریزی مصرف میشود.
۱. آیا خرید تولیدات این شرکت که شعبه تولید در جمهوری اسلامی ایران را دارد جایز است؟ (کوکا کولا، پپسی، فانتا...)
۲. آیا استفاده از تولیدات این شرکت جایز است؟
. آیا تفاوتی میان کالاهای مختلف (پوشاک، مواد غذایی، نرمافزار و...) از باب خرید یا استفاده وجود دارد؟
۴. اگر این شرکت، با تاسیس نمایندگی، کالای خود را در جمهوری اسلامی ایران تولید کند، خرید یا استفاده از آنجایز است؟
۵. اگر کالای یک شرکت داخلی (ایرانی)، تحت لیسانس و با اجازهٔ این شرکت صهیونیستی تولید شود، با توجه به این که این اجازه، در قبال پرداخت هزینهای به صورت سـالیانه صادر میشود که این مبلغ بر علیه مسلمین استفاده میشود، خرید یا استفاده از آنجایز است؟
۶. اگر به علت نبود قوانین یا نظارت مناسب یا هر دلیل دیگر، کـالای این شرکت صهیونیستی وارد کشور شود، خرید یا استفاده از آنجایز است؟
۷. اگر نـام، نشان یا مبدا صادرکنندهٔ کـالا تغییر داده شود تا شـرکت اصلی پنهان بماند، خرید یا استفاده از آنجایز است؟
۸. آیا یک شرکت داخلی، برای افزایش فروش کـالای تولیدی خود (مثلاً پوشاک)، میتواند از نام یا نشان این شرکت استفاده کند؟
۹. آیا استخدام در این شرکت یا تبلیغ کالای آنجایز است؟
رهبر انقلاب هم در پاسخ به این استفتاء فرمودند:
بسمه تعالی
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
به طور کلى خرید و فروش هرگونه کالایى از شرکتهاى صهیونیستى و یا شرکتهایى که از سود حاصله کمک به دولت غاصب اسرائیل مىکنند حرام است و بر آحاد مسلمین واجب است که از خرید و استفاده از چنین کالاهایى اجتناب کنند و در حکم مذکور فرقى بین موارد ذکر شده نمىباشد؛ و در صورتی که احراز نشود که منافع آن عاید صهیونیستها میشود و یا در راه دشمنی با اسلام و مسلمین بهکار میرود، اشکال ندارد. هر نوع کار کردن در این شرکتها که کمک به دشمنان اسلام و مسلمین محسوب میشود حرام است و دریافت پول در قبال آن حلال نیست.
وظیفه دولت؛ وظیفه ملت
گام اول در راه عدم ترویج اینگونه کالاها باید از سوی دولت برداشته شود و دستگاههای مسئول، ضمن بررسی دقیق درباره شرکتهای خارج و منافع و منابع مالی آنها، زمینه را برای جلوگیری از فعالیتهای شرکتهای مشکوک فراهم کنند. مجلس شورای اسلامی نیز باید به وضع قوانین مناسب در این زمینه بپردازد.
با این حال، اگر دولت در مواجهه با شرکتهای حامی صهیونیسم تعلل کند؛ اگر مجلس و قوه قضائیه اقدامات کافی در این مورد انجام ندهند؛ اگر منافع شخصی و گروهی یا مصالحی غیر علنی در مورد مذکور در میان باشد؛ اگر هنوز مطالبه عمومی برای لغو مجوز شرکتهای حامی صهیونیسم در کشور به وجود نیامده و اگرهای دیگری از این دست، هیچ کدام به نظر نمیرسد هنگام بازخواست از تکلیف شخصی و گروهی ما در خصوص اسرائیل، بهانه مناسب و محکمه پسندی باشد. ما مکلف به انجام تکلیف خود هستیم، تکلیفی که مشخص است خرید کالای ایرانی و نه تحریم خرید از کالاهای حامی اسرائیل.
او را آغازگر عملیاتهای شهادت طلبانه دیگری میدانند که شروع شکست رژیم صهیونیستی در سال 2000 میلادی و پیروزی در جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی را رقم زد و موجب بهت و حیرت اسرائیلیها بویژه قصاب معروف صهیونیستها "آریل شارون" شد.
11 نوامبر در طول تاریخ برای رژیم صهیونیستی که اولین عملیات شهادت طلبانه علیه آن در لبنان انجام شد روزی فراموش نشدنی است، چرا که این روز سرآغاز عملیاتهای شهادت طلبانه دیگری شد که شروع شکست رژیم صهیونیستی در سال 2000 میلادی و پیروزی در جنگ 33 روزه در سال 2006 میلادی را رقم زد.
چگونگی اجرای این عملیات و شخصی که این عملیات شهادت طلبانه را انجام
داده بود، تا چندین سال به عنوان معما باقی ماند تا این که "سید حسن نصر
الله"، دبیرکل حزب الله لبنان که در آن زمان از رهبران حزب الله بود، بعد
از گذشت 3 سال از آن حادثه یعنی در سال 1985 میلادی در مراسم گرامی داشت
یاد و خاطره شهدای مقاومت بر بالای منبر در منطقه "دیر قانون النهر"
بیمقدمه پرده از این معما برداشت.
در آن زمان بود که همه دریافتند که
چگونه یک جوان 18 ساله سوار بر خودروی پژوی خود مقر ساختمانی که دفاتر
مربوط به اطلاعات رژیم صهیونیستی و مقر یگان وابسته به سران این رژیم در
جنوب و همچنین استراحتگاه افسران و درجه داران نظامی این رژیم بود، را
منفجر کرد.
"احمد قصیر" در خانوادهای مذهبی در یکی از روستاهای حومه لبنان چشم به جهان گشود. تا سه سالگی به همراه خانوادهاش در عربستان زندگی میکرد، سپس راهی لیبی شد، اما دوباره به عربستان بازگشت تا دوران نوجوانی و آغاز جوانی خود را مجددا در این کشور سپری کند. هنوز هفت ماه از تجاوز اسرائیلیها به جنوب لبنان نگذشته بود که به اتفاق خانواده راهی محل تولد خود شد.
از طریق یکی از دوستان خود به حزب الله لبنان معرفی شد و آمادگی خود را برای انجام عملیاتهای شهادت طلبانه اعلام کرد، اما هیچ کس در آن زمان تصور نمیکرد که او مجری چنین عملیات بزرگ و تاریخی باشد، عملیاتی که در میان بهت و حیرت اسرائیلیها و به ویژه قصاب معروف صهیونیستها "آریل شارون" به اجرا گذاشته شد تا برگ زرینی از مجاهدت و دشمن ستیزی مسلمانان و مایه غرور و سربلندی حزب الله باشد.
دوستی که احمد قصیر را برای عملیات استشهادی به حزب الله معرفی کرده
بود، مسئول جمع آوری مواد منفجره و آماده سازی خودروی سفید رنگ پژو 504
احمد قصیر شد.
احمد قصیر در اولین گفتگویی که در اینباره با رهبران حزب
الله از جمله سید حسن نصرالله، دبیر کل کنونی حزب الله لبنان انجام داد،
اعلام کرد که تنها شرط او برای انجام این عملیات بزرگ تعیین زمان (روز و
ساعت) اجرای عملیات توسط خودش بود.
این شرط پدیرفته میشود تا خودرو
آماده شود. دوست احمد قصیر پس از آماده کردن خودرو و جا سازی مواد منفجره
به شهید قصیر میگوید که تصمیم حزب تغییر کرده و او باید عملیات را به اجرا
بگذارد که با مخالفت شدید احمد مواجه میشود و با بهانه کردن خودرو و این
که مالکیت خودرو از آن اوست، با موافقت یکی از رهبران حزب الله خودرو در
اختیار او قرار میگیرد.
احمد قصیر برای تعیین ساعت و روزعملیات سه روز متوالی استخاره میکند، اما هر بار استخاره بد می آید، به گونهای که مسئولان حزب الله گمان میکنند که وی در انجام عملیات مردد شده است، لذا تصمیم به تعویض او با فرد دیگری میگیرند، اما بالاخره برای بار چهارم و در یک روز بارانی و در حالی که باران به شدت میبارید استخاره خوب می آید و بامداد یازدهم نوامبر 1982 احمد قصیر به طرف مقر صهیونیستها به راه میافتد.
یکی از شاهدان عینی میگوید که بین ساعت شش و نیم تا هفت صبح پژوی احمد
قصیر چندین بار طول خیابان را طی کرده و دوباره باز میگردد. بعدها مشخص
شد که علت آن همه تردد و رفت و آمدهای قصیر در خیابان پیش از انجام عملیات
برای چه بوده، در واقع در آن ساعت هر لحظه بر شدت باران افزوده میشده و
همین موضوع صهیونیستهایی را که خارج از ساختمان بودند، وادار میکند برای
در امان ماندن از باران به داخل آن ساختمان هشت طبقه محل استقرار خود بروند
و شهید منتظر بوده تا تعداد بیشتری از آنها وارد ساختمان شوند.
پس از
این که احمد قصیراطمینان حاصل می کند که اکثر قریب به اتفاق صهیونیستها
برای فرار از باران به ساختمان پناه بردهاند، ماشین خود را روشن کرده و با
آخرین سرعت خود را به طبقه اول ساختمان میکوبد تا در عرض تنها چند ثانیه
تمامی ساختمان به تلی از خاکستر تبدیل شده و در اثر این عملیات استشهادی
بیش از 151 صهیونیست به هلاکت برسند.
چند ساعت بعد کاروان صهیونیستها به محل حادثه اعزام میشوند و سخنگوی
رسمی ارتش رژیم صهیونیستی به کشته شدن 74 افسر و نظامی و یک فرمانده و 27
مفقود اعتراف میکند. چند روز بعد روزنامههای رژیم صهیونیستی از 141 کشته و
10 مفقود خبر میدهند.
اما شهید "حسن قصیر"، برادر "احمد قصیر" نیز پس
از عملیات برادرش با خودروی دیگری خود را به ستون کاروان نظامیان زده و
تعداد زیادی از آنها را به هلاکت میرساند و به واسطه قولی که دو شهید از
همرزمان خود میگیرند، تا دو سال و نیم بعد از شهادت، خبر شهادتشان به
خانواده نمیرسد و مادر شهید فکر میکند فرزندانش در اسارت هستند.
آری این جوان 18 ساله حزب الله بنیانگذار مکتبی میشود که همچنان از
آن به عنوان غیر قابل کنترلترین شیوه مبارزه بر علیه صهیونیستها و ایادی
آنها یاد میشود و هر بار که عملیات شهادت طلبانهای به اجرا گذاشته
میشود، لرزه بر اندام صهیونیستهای متجاوز میافتد.
پس از عملیات شهادت طلبانه احمد قصیر، حزب الله 11 عملیات شهادت طلبانه توسط رزمندگان خود به شرح زیر به اجرا گذاشت:
-عامر کلاکش 11/3/1983 مکان: شهرک المطله نتیجه: 12 کشته و 14 زخمی
-ابو زینب 4/10/1983 مکان: مدرسه الشجره نتیجه: 29 کشته
-حسن قصیر 7/2/1985 مکان:البرج الشمالی نتیجه: 15 کشته و 50 زخمی
- هیثم دبوق 19/8/1988 مکان: راه مرجعیون نتیجه: 30کشته و زخمی
-عبدالله عطوی 19/10/1988 مکان: بوابه فاطمه نتیجه: 43 کشته و زخمی
- اسعد برو 9/8/1989 مکان: راه القلیعه - مرجعیون نتیجه: 20 کشته و زخمی
-ابراهیم ضاهر 21/9/1992 مکان: نزدیک نبطیه نتیجه: 25 کشته و زخمی
-علی صفی الدین 13/4/1994 مکان: دیر قانون النهر نتیجه: انفجار دو نفربر و 10زخمی
-صلاح غندور 25/4/1995 مکان:بنت جبیل نتیجه: 20 کشته و زخمی
-علی اشمر 20/3/1996 مکان: مثلث العدیسه نتیجه: کشته شدن چند تن
-عمار حمود 30/12/1999 مکان: راه القلیعه نتیجه: 15 کشته و زخمی
منبع : http://aghalimeghebleh.blogfa.com
sahebzaman.org
این خبر را رسانه های صهیونیستی منتشر کرده اند که در نوع خود بسیار جالب است.
این یک میلیون یورویی که مسی به دولت رژیم اشغالگر قدس کمک کرده، مربوط به پاداشی می شود که او در جام جهانی 2014 برزیل دریافت کرد.
مسی که عنوان بهترین بازیکن جام جهانی را در کمال ناباوری و تعجب بزرگان فوتبال بدست آورد، همچنان درگیر پرونده رسوایی مالیاتی اش است. این رسوایی مالیاتی چند روز قبل دوباره سر و صدا به پا کرد و به نظر می رسد کمک مسی به دولت اسرائیل به نوعی فرار از پرداخت مالیات و استفاده از لابی های خارجی باشد.
کمک هنگفت مهاجم بارسلونا در حالی صورت گرفته که تاکنون چند صد نفر از مردم غزه در حملات رژیم اشغالگر قدس کشته شده اند.